دیدار مامان با دوستاش
دیروز من و حمیده رفتیم سروستان، خونه دوستم الهه (صاحب وبلاگ نفس مامانی دوستت دارم).
راضیه هم از شیراز اومد اونجا.
از صبح تا عصر پیش هم بودیم، خیلی بهمون خوش کذشت.
با کمک هم ناهار درست کردیم و خوردیم.
کلی خاطرات خوابگاه و دانشگاه رو با هم مرور کردیم.
یه اتفاق باحال هم افتاد، چند تا خیار و گوجه و هویج و کلم توی یه سبد توی آشپزخانه بود، من آوردم خرد کنم واسه سالاد.
وقتی همه رو خرد کردم، الهه گفت اینا رو شستی؟ گفتم نه، مگه نشسته بودی؟ گفت نه.................
خلاصه کلی خندیدیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی