بابا اومد
بابا اومد و آرامش و رو به دلم برگردوند.............
بابایی دیروز گیر داده بود که میخوام جوجه بخرم و منم گفتم اگه خریدی راهت نمیدم توی خونه.
می گفت ٣ تا میخرم یکی من یکی تو یکی حسنا..........
آخه قرار شده اسمتو بذاریم حسنا، و اگه پسر شدی محمد صدرا.
عزیز مامان، تو که اومدی جوجه نخوایا، آخه بابا فورا واست میخره، منم که ترسو، چه شود؟!!!!!!!!!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی