مامانی اومد!!!!!!
سلام عزیز مامان ببخشید اینقدر دیر اومدم، آخه کامپیوترمون مشکل پیدا کرده، الانم کافی نت هستم. خوب حالا از اتفاقات این چند روزه واست بگم: پنج شنبه هفته قبل دایی حجت و زن دایی فائزه اومدن خونه مامان جون، منو بابایی هم رفتیم اونجا. جمعه شب مامان جون دلمه درست کرد و همگی رفتیم پارک، جات خیلی خالی بود عزیزم. مامان بزرگم و خاله مریم و خاله مژگان با خانواده شون هم بودن. شنبه عصر هم دایی حجت و زن دایی رفتن شیراز، آخر هفته هم میرن تهران. راستی یادته گفتم میخوام واست بافتنی ببافم؟ تمومشون کردم، شال گردن و کلاه و ژاکت و شلوار، خیلی خوشکل شده، ا ینا رو واسه پسرم بافتم. بعدا عکسشم میذارم. ...
نویسنده :
حمیده
17:56